تقریباً تمام گروههای سیاسی، فکری و جهادی
مسلمان، اعاده خلافت اسلامی جهانی را بهعنوان یک هدف بزرگ خویش قلمداد میکنند و
با همین چشمانداز، احساسات مسلمانان و جوانان امت اسلامی را به خود جلب مینمایند.
اما وقتی به قدرت میرسند، از اعلان خلافت و تطبیق شریعت پا پس میکشند!
با گذشت بیش از یک قرن و با وجود پیروزیهای
مکرر در مقابل طواغیت مختلف، مسلمانان همچنان از نبود خلافت بهعنوان دولتی که
بتواند از جان، مال، ارزشها و سرزمینهای آنها محافظت کند، رنج میبرند. دلایل
این وضعیت را میتوان در چند عامل عمده جستجو کرد:
۱. شعاری
بودن خلافت و نبود برنامه عملی
این گروهها خلافت اسلامی را تنها شعاری برای
جلب حمایت دانسته و برای عملیسازی آن هیچ برنامه مدون ندارند. زمانی که به قدرت
میرسند، مدلهایی از دولت-ملتهای کنونی توسط کفار و نهادهای وابسته مانند سازمان
ملل به آنها پیشنهاد میشود. این گروهها معمولاً از میان این مدلها مخلوطی تهیه
کرده و آن را تحت عنوان "نظام اسلامی" برمیگزینند.
۲. نفوذ
دشمن در صفوف گروهها
دشمن در میان صفوف این گروهها نفوذ میکند، بهویژه
زمانی که پیروزی آنها نزدیک باشد. این نفوذ، مسیر حکومت جدید را تغییر داده و تحت
نام مصلحت، واقعبینی، میانهروی و بازسازی، گروهها را به پذیرش شکل جدیدی از
دولت-ملت وادار میکند. در نتیجه، حکومت جدید در همان نظم جهانی ذوب میشود تا
برای دشمن قابل مدیریت باقی بماند.
۳. نبود
بیداری فکری بنیادین
تأسیس دوباره خلافت، فکر بزرگ و متفاوتی میطلبد
که بتواند تمام بشریت را رهبری کند، نه فقط یک جغرافیای کوچک را. چنین برنامهای
نیازمند بیداری فکری عمیق و تغییر در چارچوب فکری افراد است. گروههایی که در مسیر
مبارزه سیاسی یا نظامی، به ثقافت فکری پیروان خود نپرداخته و آنها را به لحاظ
فکری آماده نکرده باشند، نمیتوانند پس از رسیدن به قدرت، به وحدت فکری برسند. این
گروهها پراکنده شده و در نهایت در افکار بیگانه ذوب میشوند.
۴. واکنش
جهانی و هراس از تحریمها
اعلان خلافت در عصر کنونی بهمنزله اعلان دشمنی
با نظم جهانی است، که ممکن است تحریمها، جنگها و فشارهای بینالمللی را به دنبال
داشته باشد. از زمان سقوط خلافت اسلامی در سال ۱۹۲۴م، هیچ دولت یا سازمان جهانی از
تأسیس دوباره خلافت استقبال نکرده است. بلکه همواره از ایجاد آن جلوگیری کرده و در
صورت اعلان، با آن دشمنی خواهند کرد.
۵. تضاد
میان منافع ملی و امت اسلامی
یکی از ویژگیهای خلافت اسلامی، حفاظت از جان،
مال، عزت و ارزشهای مسلمانان و حمایت از همه مسلمانان در هر گوشهای از جهان است.
این مسئله باعث هراس برخی میشود که مبادا منافع ملت خود را فدای امت اسلامی کنند.
گروههای ملیگرا به برتری ملت خود عادت کردهاند و اعلان خلافت را تهدیدی برای
موجودیت ملی خود میدانند. در حالیکه عزت در اسلام است و هرکس آن را در جایی دیگر
جستجو کند، رسوا خواهد شد.
۶. هراس
از فقر و از دست دادن منابع
برخی بر این باورند که با اعلان خلافت، ممکن
است امتیازات و منابع خود را از دست بدهند و فقیر و درمانده شوند. اگرچه ممکن است
در کوتاهمدت چنین باشد، اما باید این مسئله از دیدگاه دستیابی به ثروت اخروی
نگریسته شود. قربانی کردن، لازمه دستیابی به فلاح و عزت است. در درازمدت، با
پیوستن گروههای بیشتری از امت اسلامی و حتی غیرمسلمانان و بهرهگیری از ثروتهای
مادی و معنوی آنها، و مهمتر از همه با فرارسیدن نصرت الهی، بنیادهای خلافت
مستحکم خواهد شد. این مسئله در تاریخ بشر بارها تجربه شده است.