همه روزه تیتر یک و سرخط مهمترین خبرهای
افغانستان خشونت، وحشت و خونریزی را به اذهان ما تداعی میکنند. افغانستان در یک ماه
گذشته شاهد حوادث خونینی بود که هزاران تن در آن کشته و زخمی شدند. سلسلهی ناامنیها و انفجارهای اخیر باز هم مردم را
سخت نگران ساخته و در حال افزایش میباشد. در کنار افزایش ناامنیها؛ رکود
اقتصادی، شکنندگی اجتماعی، کارد را به استخوان مردم رسانده است.
سران حکومت دُو سره افغانستان درگیر اختلافات و
چانهزنیها بر سر اریکهی قدرت و کابینه اند. آنها مصروف این مسأله هستند که
چگونه افراد وابسته به گروه خویش را در پُستهای بلند دولتی بگمارند و یا هم شامل
کابینه سازند. چگونه بالای کمیسیون انتخابات چانهزنی نمایند و در انتخابات آیندهی
پارلمانی بالای کیها سرمایهگزاری کنند تا به نفع آنها وارد پارلمان شوند.
چگونه از جنایت امریکا و وحشیگری
نیروهایش در افغانستان چشم پوشی نمایند. چگونه فرمانها و پالیسیهای امریکا را
تطبیق نمایند تا مورد لطف و عنایت بادار شان قرار گیرند. چگونه بالای پوست و خون مردم
بیگناه افغانستان، بازیهای استخباراتی و منطقوی واشنگتن، مسکو، پاریس و برلین را
به پیش ببرند و چرخ آسیاب استعمار را با خون مردم به حرکت در بیاورند.
ساده تر اینکه، تمام همّ و غمّ سران حکومت این است تا چگونه نفوذ سیاسی
شان را گسترش دهند و چه نوع لباس بر تن کنند تا همچو مُدلهای غربی به نظر آیند. آنها در برابر حوادث خونینی که همه روزه تعدادی
زیادی از مردم مظلوم مسلمان افغانستان را به خاک و خون میکشاند، وقت فکر کردن
ندارند. کشتار غیرنظامیان برای آنها به اندازهی بال پیشه اهمیت ندارد، اگر میداشت
بیاعتنا از کنار این حوادث نمیگذشتند.
در نهایت، آنها برای فریب و خاک زدن بر
چشم مردم؛ به انتشار اعلامیه، بازدید از محل حادثه، عیادت از زخمیان و ملاقات با خانوادههای
قربانیان و نشر عکسهای آن در شبکههای اجتماعی اکتفا نموده و بسادگی این حوادث را
به دشمنان مردم افغانستان ربط میدهند و فکر میکنند ادای مسئولیت نمودهاند.
آیا اشرفغنی و عبدالله عبدالله، غیر از
مسأله تقسیم قدرت و کرسیها و تأمین منفعت گروهی و سمتی شان، کدام جلسه کاری روی
حل واقعی و اساسی مشکلات مردم دارند یا خیر؟! بدون شک که ندارند و نخواهند داشت.
این حوادث و رویدادها به خوبی چهرهای واقعی
دموکراسی و مقامات دموکرات را به تصویر میکشد. این مقامات زمانی بسوی مردم رجوع
مینمایند که دوران انتخابات و کمپاینهای انتخاباتی شان باشد و شعارهای عجیب و غریبی را سر
میدهند تا آرای مردم را
به دست آرند؛ ولی پس از آن مردم را فراموش نموده و در فکر گسترش قدرت و نفوذ سیاسی شان هستند.
اینکه بالای مردم چه میگذرد، هر چه بادا باد.