در این روزها کابل به جنهمِ برای ساکنین آن تبدیل گشته
است، هیچ قشری ساکن در این شهر احساس امنیت نمیکند. از دوکاندار و کسبهکار
گرفته، تا افراد دولتی و غیر دولتی همه در ترس و اضطراب زندهگی میکنند. هرچند
گفته میشود که این قتلها، ترورها هدفمند است، و افراد مشخص را مورد هدف قرار میدهد؛
اما تاثیر روانی و فزیکی آن تمام اقشار جامعه را در بر گرفته است، و شدیداً مردم
را متاثر و از زندهگی خسته ساخته است. به اساس گزارش سازمان ملل حدود 6000 فرد
عام و ملکی در نهماه اول سال 2020 کشته ویا زخمی شده اند که حدود 30 % افزایش را نسبت به عین وقت در سال گذشته نشان
میدهد.
برای نا امنیهای کابل منابع و عوامل مختلف از جمله، گروههای
مسلح مخالف دولتی، اجنتها و استخبارات کشورهای خارجی، حلقات حکومتی ویا هم گروههای
که به منظور بدنام کردن حکومت این کارها را انجام میدهند؛ به حساب گرفته میشوند.
اما اگر به طور دقیق نتایج آنرا ملاحظه کنیم، قربانیان اصلی این ناامنی مردم عادی
و عام میباشند.
جالب این است که با وجود حدود 20 سال از تعهد آمریکا،
سازمان ملل وناتو برای آوردن امنیت در
افغانستان گذشته، و 822 میلیارد دالر هم هزینه برداشته، اما هنوز هم از نظر امنیت وضعیت ما خیلی بدتر از سالهای 1970 است که
افغانستان درگیر جنگ داخلی بود. امروز هیچ
جایی امنی برای باشندههای این کشور نهگذاشته است، از شمال تاشرق و از غرب تا
جنوب همه در آتش جنگ و نا امنی میسوزند. دوست و دشمن اصلاً برای مردم قابل تفکیک
نیست. میدان جنگ واضح نیست؛ هرجا میدان جنگ کور و هرکس قربانی آن میباشد. مردم
نمیدانند چه کار کنند و چه تصمیم بگیرند؛ در سردرگمی قرار دارند. با وجود تمام
این هزینههای انسانی و مالی و
گذشت دو دهه وقت، هنوز هم به همان امنیت نسبی که گفته میشد نه رسیدیم، و آمریکا
و متحدانش شکست شرم آوری را در این عرصه متقبل شده اند، و فقط توانسته که خود را
حفظ و آتش سوزانِ را برای ما روشن کند، و نظاره گیری سوختن مردم در غندی خیر میباشد.
هرکشور مثل افغانستان که میدانی برای بازی های شوم
استخباراتی برای کشورهای دیگر شود، و حکام آن مزدور بیگانهها و حافظ منافع آن میباشند. و از
طرف مردم تعیین نشده باشند، طبیعی که آن حکام هیچ وقت هویت به مردم نداشته و تمام تلاش شان جهت بقایشان در قدرت متمرکز
است. اگر وضعیت جاری حفظ شود، از این هم بدتراش را خواهیم دید.
برای بیرون رفت از این وضعیت لازم است که تا تغییرات اساسی
و ساختاری در سیاست و رهبری جامعه به وجود آید، تا اینکه سایهای این رهبران خاین
و جاسوسان از سری ما دور شده و سرنوشت خویش را به دست خویش بگیریم. مردم مسلمان
افغانستان فقط با اسلام عزیز نجات پیدا میکنند، جستجوی هر راه و چارهای دیگری
سبب ذلت ما میگردد. لذا لازم است که مردم متدین و نسل جوان ما با هوشیاری تمام،
اسلام را به عنوان بهترین راه برای تغییر انتخاب کرده و آنرا به طور جدی و محکم بگیریم.
اسلام عزیر هیچگاهی پیروان واقعی خویش را در هیچ میدان شرمسار نمیکند؛ تاریخ
اسلام گواه بسیار قوی برای این مسئله میباشد.