سخن هفته؛ نقشه راه سازمان ملل برای به‌رسمیت شناسی یا دامی برای امارت اسلامی؟
11/25/2023 | نویسنده: ابراهیم منیب

Print


بتاریخ ۲۶ عقرب سال روان، نماینده و هماهنگ‌کننده‌ای سازمان ملل در امور افغانستان فریدون سینرلی اغلو با پیشنهاد اعضای شورای امنیت، گزارش مفصلی را که در آن نقشه راهی برای ادغام مجدد افغانستان در سیستم‌های بین‌المللی امروز توصیه و‌ پیشنهاد شده است را ارائه نموده است. این گزارش در چندین بخش؛ مبارزه با آنچه که تروریسم گفته می‌شود، حقوق زنان و دختران، گفتگوی ملی، حکومت فراگیر و پیشنهاداتی تحت عنوان نقشه راه برای ادغام مجدد افغانستان در جامعه‌ی بین‌المللی طرح گردیده است. این گزارش درحالی تهیه می‌گردد که افغانستان از دو سال به این سو از چنگال اشغال نظامی آزاد گردیده است و ا.ا.ا عملا در افغانستان حاکمیت دارد. گزارش مذکور و پیشنهادات آن به شورای امنیت بیانگر این است که جامعه جهانی به رهبری امریکا و نهادهای مرتبط به آن در تلاش برای ایجاد راه‌ها و زمینه‌های برای تحت تاثیر قرار دادن افغانستان و ا.ا.ا در مسیرهای که منافع و ارزش‌های آنان ایجاب می‌کند، هستند. برای همین ملحوظ از زمان به قدرت رسیدن ا.ا.ا و فرار اشغالگران غربی، نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل با نفوذی که امریکا و غرب در آن دارند، کوشیده اند تا راه‌های بدیل برای جا دادن خواسته‌ها، منافع و ارزش‌هایشان در افغانستان جستجو نمایند.
گزارش و پیشنهادات یاد شده از سوی نماینده سازمان ملل حاوی مطالب و موضوعاتی است که می‌خواهند منحیث زنجیرهای نامرئی این سازمان و‌ شورای امنیت آن برای زندانی ساختن ا.ا.ا استفاده نمایند. درین گزارش اصلی‌ترین خواست در برابر به رسمیت شناسی و ادغام مجدد افغانستان در نظم بین‌المللی امروزی، پذیرش قواعد و اصول سازمان ملل از طرف ا.ا.ا است. قواعد و اصولی که بعد از جنگ جهانی دوم توسط قلدران و برندگان این جنگ خصوصا توسط استعمارگر جدید یعنی امریکا طرح‌ریزی و قاعده‌بندی گردیده است. قواعد و اصول نظمی که از اساس سکولار بوده و جهانیان را بسوی آن فرا می‌خواند. همچنان از جمله این اصول پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر گفته شده است؛ یعنی درین گزارش به رسمیت شناسی ا.ا.ا را منوط به پذیرش این اعلامیه نموده است. اعلامیه‌ای که از بنیاد بر حذف دین از زندگی عمومی تکیه کرده است. از نظر سازمان ملل و سازندگان این سازمان این اعلامیه بالاتر از هر متن مقدس حتی وحی قرار دارد. متن و موادی که درین گزارش پذیرش آنرا ضرورت برسمیت شناسی ا.ا.ا می‌داند.
موضوع حقوق زنان و دختران درین گزارش نه بخاطر تربیت و تعلیم خواهران‌مسلمان افغانستان بر اساس اعتقادات و اصول اسلامی است بلکه برای نهادینه ساختن ارزش‌های سکولار و تداوم این ارزش‌‌ها در شخصیت‌ نسل‌های جوان افغانستان است. در هیچ گزارشی از سازمان ملل و حتی سایر سازمان‌های بین‌المللی از تعلیم و تربیت بر اساس ارزش‌های اصیل اسلامی تذکری نرفته است بلکه با استفاده از اصطلاحات مانند حق تعلیم و حق کار، در پی تحمیل ارزش‌های سکولار که سازمان ملل با حمایت غرب به آن اعتقاد دارند، هستند. معمولا با چانه‌زنی که از سوی سازمان ملل درین موضوع کوشش صورت می‌گیرد این است تا تمایل ا.ا.ا را بسوی قبول قواعد و اصول بین‌المللی امروز، درک نمایند.
مسئله مبارزه با آنچه که درین گزارش به نام مبارزه با «تروریزم» یاد شده است، در واقعیت چیزی جز ترس از بمیان آمدن قدرت اسلامی که بتواند نظم منطقه و نظم جهانی سکولار امروز را در افغانستان و منطقه به چالش بیندازد، نیست. امریکا، اروپا و سایر قدرت‌های کفری در شورای امنیت سازما‌ن‌ملل، با درک ظرفیت بالقوه‌ای که اکنون برای درهم شکستن مرزهای استعماری افغانستان و پیوستن کشورهای هم‌جوار در درون افغانستان وجود دارد، هنوز هم در هراس اند. برای همین آنچه که منافع و بقای قدرت‌های استعمارگر و متحدان آنان را به خطر می‌اندازد، تروریزم خوانده و آنرا موضوع برای برسمیت شناسی ا.ا.ا می‌دانند. آنان با این تلاش می‌کوشند ا.ا.ا را از مبدل شدن به یک قدرت اسلامی در منطقه دور داشته و قوت و توانایی آن‌را صرف آنچه که بنام تروریزم می‌نامند نمایند. این پالیسی خطرناک‌ترین پالیسی امریکا و قدرت‌های دیگر در شورای امنیت سازمان ملل است که بتوانند ا.ا.ا را از داعیه جهاد فی سبیل‌الله و حمایت از مظلومین مسلمان بیرون از افغانستان دور کنند.

گفتمان ملی و حکومت فراگیر بخشی ازین گزارش است که آنرا پیش شرط برای به رسمیت شناسی ا.ا.ا و ادغام مجدد افغانستان دانسته است. داستان گفتمان ملی و حکومت فراگیر وسیله برای نفوذ سیاسی از طریق چهره‌های خارج از حکومت است که با حضور آنان شورای امنیت رضایت خویش را در زمینه نشان می‌دهد. این مسئله از زمان‌های طولانی از سوی محافل غربی و شرقی در مورد افغانستان گفته شده است. طرح این مسئله بخودی خود بمیان آوردن شکنندگی‌های قومی و مذهبی در افغانستان است که با دوره بیست ساله جمهوریت پوشالی به اوج خود رسیده بود. یادآوری گفتمان ملی یا آشتی ملی در واقعیت نوعی تضعیف ا.ا.ا از نگاه همدیگر پذیری و برادری است. به عقیده سازمان ملل و شورای امنیت آنچه که مردم افغانستان را وحدت می‌بخشد دولت ملی است نه دولتی تحت نام نظام اسلامی. اما در واقعیت این ارزش‌های اسلامی و عقیده اسلامی است که صدها سال مردم این سرزمین و سایر سرزمین‌های اسلامی را به یک هویت یعنی امت مبدل ساخته است. موضوع حکومت فراگیر و گفتگوی ملی به معنای پشت زدن به برادری اسلامی و برادری در قالب امت است. با این طرح قدرت‌های کفری از دریچه سازمان ملل خواهان تضعیف وحدت مردم افغانستان اند تا بتوانند کنترول و نفوذ ساده دوباره بر اوضاع افغانستان پیدا نمایند.
آنچه که بسیار مهم است، مشکلات و چالش‌های افغانستان است که توسط برسمیت شناسی ا.ا.ا از سوی سازمان ملل هرگز حل نمی‌گردد. امریکا، اروپا و در کل ناتو در طول بیست سال در افغانستان دولتی را  تحت عنوان جمهوریت مشروعیت داده و برسمیت شناخته بودند که از هر نگاه در ارزیابی‌های آخر هر سال ناکام‌ترین دولت‌ها محسوب می‌گردد. اگر مشروعیت دهی از سوی نظم سکولار امروزی و سازمان ملل مشکلات همه کشورها را حل می‌نمود، امروز همه کشورهای که در سازمان ملل نمایندگی دارند و برسمیت شناخته شده اند، وضعیت مناسب می‌باید می‌داشتند. در حالی که چنین نیست. همین اکنون دولت‌های در سازمان ملل نمایندگی رسمی دارند و برسمیت شناخته شده اند که قادر به تامین نیازهای اولیه مردم‌شان نیستند و جز دولت‌های ورشکسته و فقیر محسوب می‌گردند. اقتصاد ضعیف و رشد و توسعه بطی جزء مولفه‌های چنین کشورهای محسوب می‌گردد. چیزی که امروزه سازمان ملل و شورای امنیت آن از ا.ا.ا می‌خواهد تا آنرا بپذیرد در واقعیت چیزی جز پوشانیدن لباس جمهوریت بر تن ا.ا.ا نیست. جمهوریتی که ا.ا.ا در طول بیست سال مبارزه در برابر حامیان غربی جمهوریت و خود آن جهاد نموده و برای برقراری نظام اسلامی مقاومت نمود. ولی اکنون این همان حامیان جمهوریت فروپاشیده است که کوشش دارند، ا.ا.ا را به بهانه برسمیت شناسی بسوی خود، منافع قدرت‌های بزرگ و ارزش‌های خود بکشانند. تمایل بسوی چنین پیشنهادات و توصیه‌های که در گزارش مذکور یاد گردیده است، در حقیقت تمایل بسوی ارزش‌های جمهوری، ارزش‌های سکولار و قبول نظم سکولار امروزی برهبری امریکاست. و خود نشان‌دهنده‌ای پشت پا زدن به خون شهدا و مجاهدین این سرزمین است. پس باید درین جالی که توسط شورای امنیت سازمان ملل دوخته شده است، تقوا نموده و هوشیاری بالای بخرچ داده شود، در غیر آن الله سبحانه و تعالی معامله دیگر خواهد کرد. و الله تنها با متقیان است.

وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ

 ترجمه معنی: و اگر [بسوی آنان] متمایل شدید، الله گروهى دیگر را جایگزین شما خواهد كرد كه همچون شما [متمایل به آنان] نباشند. قسمت آخر آیه ۳۸ سوره محمد






   ارسال نظر