سخن هفته: اهدای سمبول قبة الصخره به معنی چیست؟
12/07/2023 | یوسف ارسلان

Print


هیئتی اتحاد علمای مسلمین به رهبری دکتور علی قره داغی، منشی عمومی اتحاد علمای جهان اسلام سفر رسمی به کابل داشتند. در این هیئت؛ محمد الحسن الددو، رئیس مرکز تکوین العلماء؛ د. محمد الصغیر، رئیس الهیئة العالمیة لأنصار النبی؛ مؤرخ مشهور، د. محمد علی صلابی، د. نواف تکروری، رئیس مجتمع علمای فلسطین و غیره علما شامل بودند. این هیئت اهداف متعددی را برای خود تعریف کرده بودند اما یکی از موضوعات آن‌ها قضیه فلسطین بود. در دیداری که این هیئت با ملا محمد یعقوب مجاهد، وزیر دفاع افغانستان داشت جناب نواف تکروری سمبول قبة الصخره را همراه با زیتون مسجد الاقصی برای وزیر دفاع اهدا کرد، چنانچه آقای محمد الصغیر در سفر قبلی خود سمبول قبة الصخره در مسجد الاقصی را برای آقای سراج الدین حقانی اهدا کرده بود.
اهدای این سمبول‌ها پیامی برای امارت اسلامی افغانستان دارد. یعنی جهان اسلام تقاضا و ‌امیدی به امارت اسلامی دارد که باید به آن متوجه باشند. بیش از یک ماه می‌شود که وحشت تعریف ناشده در غزه جریان دارد. تمام جهان در صف دولت‌یهودی ‌ایستاده است اما مردم غزه به مثل اطفال یتیم و سربازان بی‌سپر در میدان تنها ر‌ها شده‌اند. حتی حکام سرزمین‌های اسلامی در صف اسرائیلی و امریکایی ‌ایستاده‌اند و به خیانت خود ادامه می‌دهند. امارت اسلامی است که با شکست ناتو در افغانستان و زنده بودن روحیه جهادی در آن، تنها ‌امیدی برای مسلمانان شده است. بلی، اهدای سمبولی از اقصی به معنی توجه و مکلفیت آن‌ها در قبال اقصی است.
اسرائیل با تمام وحشتی که انجام می‌دهد، در این جنگ ناکام مانده است. هدف اساسی اسرائیل و امریکا، سرکوب مردم غزه، از بین بردن حماس و تطبیق نقشه «دو دولت» است؛ چنانچه رهبران اسرائیل و امریکا همیشه تأکید می‌کنند که حماس باید ریشه‌کن شود، اما دیده می‌شود که آن‌ها در این جنگ ناکام‌اند. وحشت و کشتن اطفال و زنان، و بمباردمان شفاخانه‌ها از سوی ‌یهودی‌ها نمایانگر شکست آن‌ها است. آن‌ها نتوانسته‌اند در این سلسله عملیات خود افراد کلیدی حماس را نشانه بگیرند، حتی با ورود عساکر آن‌ها به غزه دیده می‌شود که سربازان ‌یهودی از جنگ میدانی با مردم غزه هراس دارند. در یکی از ویدیو‌ها فریاد عساکر‌ یهودی شنیده می‌شود که با ترس و اضطراب می‌گوید: «ما نمی‌توانیم در این جنگ برنده شویم، ما با ارواح می‌جنگیم!». گفته می‌شود که هنگام ورود این عساکر به خانیونس نیز ضربات شدیدی به آن‌ها وارد شده است.
برخی چهره‌های سیاسی در امریکا و اروپا در اعتراض به سیاست نسل‌کشی در غزه، استعفا داده‌اند، حتی در داخل اسرائیل برخی‌ها خواستار استعفای نتانیاهو شده‌اند. در این روز‌های اخیر که نتانیاهو از اسیران آزادشده‌ی ‌یهودی دیدار می‌کرد یکی از آن‌ها زنی بود که «نخست وزیر اسرائیل را متهم می‌کند که سیاست را بر آزادی ۱۳۸ گروگان باقی مانده در غزه ترجیح داده است». همه حاضرین از انتقاد این زن از نتانیاهو برای او کف می‌زنند. اما از سوی دیگر، سیاست ‌یهودی در افکار عامه‌ی جهان هم شکست خورده است. میلیون‌ها مردم در اکثر نقاط جهان علیه جنایت‌ یهودی اعتراض کردند و اسرائیل را دولت تروریستی خطاب نمودند. دولت اسرائیلی سراسیمه شده است و به مثل «سگ دیوانه» به هر سو دهن می‌اندازد و به هیچ کسی هم رحم نمی‌کند. با آزادی اسیران ‌یهودی و برخود خوبی از سوی مجاهدین با آن‌ها اما برعکس شکنجه زندانیان فلسطینی در اسرائیل، شکستی دیگری بود که دولت‌یهودی را ضربه زد. حالا تمام کوشش دولت‌یهودی این است که در جنگ تبلیغاتی به دروغ و افترا دست بزند. مثلاً در این روز‌ها تهمت‌های تجاوز جنسی در حادثه هفت اکتوبر از نمونه‌ی شکست اسراییل در میدان تبلیغاتی است. استقبالی که از سفر ایلون ماسک به اسرائیل صورت گرفت نمایانگر این بود که دولت‌یهودی واقعاً در میدان افکارعامه بی‌چاره شده است.
وقتی که دولت‌یهودی با تمام توانایی و حمایت جهانی خود اینگونه بی‌چاره شده ، فکر کنید که اگر لشکری از مسلمانان به سوی آن حرکت کند چه خواهد شد؟! بلی، هرکسی را فرصتی است و امروز فرصت اردوی مسلمانان است تا به سوی اقصی حرکت کند. اهدای سمبول قبة الصخره به همین معنی است. چنانچه همین اتحاد علمای مسلمین چندی قبل در قضیه فلسطین فتوا صادر کرد که «بر تمام حکام سرزمین‌های اسلامی واجب است که به غزه توجه نموده و با لشکر‌های خود به نجات آن‌ها بروند.» این فتوا به زبان دکتور قره داغی خوانده شد، چنانچه در یکی از بیانات این نهاد آمده است که «ر‌ها كردن برادرانمان در فلسطین به ویژه در الاقصی، قدس شریف و غزه جایز نیست، واجب است که آن‌ها را نصرت كنیم». چنانچه د. محمد الصغیر که شامل این هیئت بود در یکی از ویدیو‌ها بر تمام اردو‌ها مسلمانان صدا می‌زند که به سوی غزه بشتابند. او در یکی دیگر از بیانات خود در قضیه غزه برای حکام سرزمین‌های اسلامی می‌گوید: «بستن گذرگاه‌ها و مرز‌ها خیانت و انحراف از دین است». بلی، شتافتن به سوی غزه بر اردوی امارت اسلامی واجب است و بستن مرز‌های به روی مجاهدین جایز نمی‌باشد. امارت اسلامی باید بداند اگر با یک اقدام خود صفی از مجاهدین را شکل دهد هیچ کسی جلو آنرا گرفته نمی‌تواند و مسلمانان جهان که منتظر چنین صف‌اند، با آن حتماً می‌پیوندند. این صف از یک طرف به قدرت امارت اسلامی می‌افزاید و از سوی دیگر چشم‌امیدی برای مسلمانان می‌گردد که حتی فوج - فوج به آن خواهند پیوست. پس این استدلال که ما پس از استطاعت و به رسمیت‌شناسی به سوی جهاد و آزادسازی سرزمین‌های اسلامی حرکت می‌کنیم این یک استدلال شدعی نیست بلکه فریب شیطان است که مؤمن باید از آن به الله متعال پناه ببرد. به رسمیت شناسی شامل آن استطاعتی نمی‌شود که شریعت آن را شرط گذاشته است. همین که ما از دولت حرف می‌زنیم در حقیقت از قدرت حرف می‌زنیم، و این قدرت و امارت اسلامی که ادعای نظام اسلامی را دارد، نصرت مؤمنین بر آن را فرض می‎سازد. اگر اینچنین صف اعلام وجود کند، ظرفیت‌های در امت اسلامی است که بر استطاعت این صف خواهد افزود و باید فراموش نکنیم که نصرت الله متعال یگانه سبب پیروزی است.
پس امارت اسلامی باید از چنین استدلال‌ها دوری کند که حکام خائن عرب آنرا همیشه تکرار می‌کنند تا از مسوولیت‌های خود فرار نمایند. فلسطین با راه حل‌های دولت - ملت و تقاضا از سازمان ملل آزاد نمی‌شود. فلسطین تنها با دعا و غمشریکی نیز آزاد نمی‌شود. فلسطین تنها با جهاد اردوی اسلامی آزاد می‌شود. اقصی با قتال آزاد می‌شود، چنانچه رسول الله «ص» می‌فرماید که مسلمانان با ‌یهود قتال خواهند کرد و بر آن‌ها مسلط خواهند شد و در آن روز حتی سنگ می‌گوید:‌ ای مسلمان این یک ‌یهودی است بیا و او را به قتل برسان. پس این نه تنها که فرصت است، یک مکلفیت نیز می‌باشد. اگر قومی به مکلفیت‌های شرعی خود وفا نکند الله متعال آن‌ها را تبدیل نموده و قومی دیگری ‌را جاگزین آن‌ها می‌کند.
وَإِن تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَكُمْ ثُمَّ لَا یَكُونُوا أَمْثَالَكُم [۴٧: ٣٨]
و اگر شما روی بگردانید خدا قومی غیر شما که مانند شما نیستند به جای شما پدید آرد.



   ارسال نظر