آیا این درست است که بگوییم الله سبحانه وتعالی خودش دینش
را پیش میبرد و یا این که دیگر از توان ما نیست، اگر الله سبحانه و تعالی خودش
کاری نکند از ما چیزی ساخته نیست. یا هم بگوییم که الله سبحانه وتعالی خودش دین
خود را حفظ خواهد کرد، ما چرا باید نگران باشیم؟
بدون شک الله سبحانه وتعالی بر هر چیز قدرت دارد و میتواند
در یک چشم برهم زدن تمام کفار جهان را نیست و نابود کند. او سبحانه و تعالی برای
این کار نیاز به کمک و همکاری هیچ کسی ندارد. اگر میخواست همه مردم دنیا را جبراً
مسلمان میساخت و یا میتوانست هیچ کسی را
اختیاری ندهد، همانگونه که اختیار تپش قلب خود و اختیار فعالیت معدۀ خود را نداریم.
الله سبحانه و تعالی میتوانست از همان آغاز، بدون اینکه پیامبر اسلام صلی الله
علیه وسلم و اصحابش به مشقت بیافتند دین خود را غالب و حاکم سازد.
الله سبحانه وتعالی در آیۀ ۲ و ۳ سورۀ عنکبوت فرموده است
که:
آيا مردمان گمان بردهاند همين كه بگويند ايمان آوردهايم به حال خود رها ميشوند؟
یقیناً کسانی را که پیش از آنها بودند مورد فتنه قراردادیم(آزمودیم)، پس حتماً الله
سبحانه و تعالی کسانی را که در ادعای ایمان خود صادق اند و کسانی را که دروغ میگویند
آشکار خواهد ساخت.
«فتنه» نیز در قرآنکریم و درلغت عرب قدیم، مفهوم نزدیک
به ابتلاء را دارد. چنانچه لفظ «فَتَنَ» را به معنی جدا کردن طلای خالص از ناخالص،
توسط ذوب کردن در آتش گفتهاند.
همچنان از دید اصطلاحی لفظ «فتنه» را به حالتی میتوان گفت
که شناخت تکلیف و ادای مسئولیت در آن دشوار باشد و انسانها به کارهای مشغول شوند
که مکلفیت و مسؤلیت شان نباشد.
هر زمانی در خود فتنهها دارد چنانکه در فوق گفته شد؛ فتنه
حالتی است که انسان، به دلیل نداشتن دید تکلیفی راه حق و صواب را گُم میکند و نمیداند
که کدام عمل بخیر اش است و یا کدام عمل مسؤلیت اساسیاش میباشد که از همه اولتر
به آن مشغول شود. وقتی که انسان دید تکلیفی نداشت فتنهها برایش مثل این میماند
که یک ماهی در دریای گِل آلود چشمانش را گِل گرفته و راهش را گم کرده باشد؛ یا هم
فتنه به این میماند که انسان در سختیهای زندگی طوری قرار گیرد که رفتن در مسیر
درست و یا انتخاب کردن مسیر صحیح برایش مبهم و گُنگ باشد.
اگر انسان حادثه محور باشد و از روی زیان و ضرر یا فایده و نقص
تصمیم بگیرد این انسان روان تکلیفی نداشته برعکس در تغییر شرایط و حوادثِ زندگی دچار فتنهها گردیده است، این سختیها سبب
میشود که در چنین فتنهی ذوب گردیده حالت اصلیاش واضح و آشکار شود، از این که
انتخاب مسیر حق برایش دشوار بوده و نتوانسته از رقابتهای مالی، از موقفها،
امکانات، مراعات فضا، بگو مگوی مردم و از ترس عقب ماندن بگذرد، حالت درونیاش را
فتنهها برملا کرده و انرژیاش را در راهی مصرف کرده که اصلاً مسؤلیت اساسیاش
نبوده است.
پس راه حل برای یک مسلمان در فتنهها، داشتن روان تکلیفی یا
دید مکلفیت محور است که آن از وحی (قران و سنت) میآید و ما اگر به آیات قرآن و
احادیث رسول الله توجه کنیم نمییابیم که گفته شده باشد، شما را در روز حشر و در
میدان حساب از این پرسان خواهند کرد که چرا مال زیاد نه اندوختی؟ چرا کسب شهرت نکردی؟
چرا قدرت زیاد فراهم نساختی؟ چرا فرزندان زیاد نداشتی؟ چرا حوادث را جلوگیری
نکردی؟ چرا موقف و مقامت را از دست دادی؟ چرا مردم و حرفهای آنها را مراعات
نکردی.
بلکه پرسیده خواهیم شد که؛ عمرت و جوانیات را در کدام راه
سپری کردی؟ چرا ظلم و فساد را دیدی و خاموش نشستی؟ چرا برای اقامه و اظهار دین
اسلام تلاش نکردی؟ چرای برای نجات مظلومین برنامهای نداشتی؟ و چرا دین حق را برای
دیگران نرساندی تا از گمراهی و جهالت نجات یابند؟!
همچنین پرسیده نخواهیم شد که؛ چرا کفر، شرک و فساد در روی
زمین وجود داشت؟ بلکه پرسیده خواهیم شد که؛ آیا برای تطبیق و حمل اسلام تلاش نمودی
و آیا برای محو کفر، شرک و فساد قدمی برداشتی؟!
و پرسیده نخواهیم شد که چرا اسلام را به پیروزی نرساندی؟
بلکه پرسیده خواهیم شد که؛ بخاطر پیروزی اهل اسلام چه اقدام و کمکی کردی؟ آیا
دعوتگران راه حق را یاری رساندی؟ به کارهای پسندیده و معروف امر و از کارهای
ناپسند و منکر، نهی کردی یا سکوت اختیار نمودی؟
بناً ما باید با دید تکلیفی بطرف زندگی ببینیم یعنی این
گونه روان داشته باشیم که زندگی بدون هدف نیست پس هر روزی از زندگی که توسط ما
مصرف میشود آیا در مسیر هدف زندگی و کسب رضایت الله سبحانه و تعالی مصرف میکنیم
یا خیر؟. چون اساساً دیدگاه یک مسلمان در زندگی چنین نیست که برای خوشگذرانی تلاش
نماید یا مانند غربیها در فکر پیشرفت مادی باشد و یا هم وقت و عمر خود را صرف
رقابتهای بی ارزش نماید. رسیدن به لذتهای دنیا و اشباع غرایز؛ انسان را به آرامش و سعادت نمیرساند،
چون افرادی که برای رسیدن به سعادت تلاش مینمایند همواره برای مدیریت حوادث برنامه دارند، از مرگ تنفر دارند
و تلاش برای استفاده اعظمی از امکانات دنیا دارند که رسیدن به سعادت از این طریق
خیلی دشوار و نا ممکن است.
بلکه فرد مسلمان باید ببیند که در چنین یک حالتی، چه مکلفیت
و مسئولیت دینی دارد؟ با این طرز دید میتوان در روشنی هدایات و راهنمائیهای
اسلام، مسئولیت و تکلیف خود را بشناسد و برای پیشبرد آن اقدام کند. دید تکلیفی برای
یک مسلمان به این معنی است که هدف زندگی را از دید الله سبحانه و تعالی ابتلاء
دانسته برای کسب رضایت و مثبت افشاء کردن خود در نزد او سبحانه و تعالی تلاش مینماید،
زندگی دنیا را کوتاه دیده و منحیث یک فرصت از آن استفاده نماید، با وجودیکه در
دنیا زندگی میکند اما توجهاش به طرف آخرت بوده برای رضایت الله سبحانه و تعالی و
کسب مقامهای جنت تلاش مینماید؛ تطبیق و حمل ارزشهای اسلامی دغدغه اصلی ذهنیاش
بوده برای فضاء شدن ارزشهای اسلامی تلاش مینماید.
دیدگاه یک مسلمان در زندگی، مانند شخصی است که یک روز یا
چند روز برای ساختن و اعمار تعمیری مزدوری میکند، این فرد متوجه این نیست که من
کجا و بلند کردن این تعمیر بزرگ که در نقشه تهیه شده است، کجا؟ بلکه صاحب تعمیر میداند
که آنرا چگونه و در چه مدتی بلند خواهد کرد. و شخص مزدور کار، اگر یک روز کار کند
همان مزد یکروزۀ خود را دریافت خواهد کرد و اگر بیشتر کار کند بیشتر. در چنین وضعیتی
که انواع موانع و مشکلات متعدد فرا راه امت اسلامی قرار دارد، کفار استعمار گر؛ با
روی دست گیری دسایس و توطئههای مختلف برای تضعیف مسلمانان شب و روز تلاش میکنند،
در میان امت به عناوین مختلف تفرقه میاندازند، روحیۀ شجاعت، ایثار، عزت و سربلندی
را از نسلهای جوان ما میگیرند، مفکورههای فاسد و زهرآگین خود را پخش و نشر میکنند.
بدون شک در چنین حالت، مسوولیت و مکلفیت هر مسلمان چندین برابر میگردد.
لهذا مکلفیت هر مسلمان است که برای وحدت و یکپارچگی امت
مسلمه تلاش نماید، در مسیر اظهار و غلبۀ دین حق، گام بردارد و سهم خود را در ساختن
دوبارۀ تعمیر با شکوه اسلام ایفا کند. در این مسیر نهایت امر بدست الله سبحانه و تعالی
است که او قادر مطلق است؛ نصرت، فتح و پیروزی بدست اوست. نباید متزلزل شویم و در
امر پیروزی اسلام و اهل آن شک کنیم. حوادث، مشکلات و سختیها و آسانیها میآید؛ مومن
را از منافق و صادق را از کاذب معلوم خواهد کرد. اگر ما شایستهگی را در خود ایجاد
کنیم، الله سبحانه و تعالی چنانچه وعده داده است که مسلمین را نصرت خواهد داد، امت
مسلمه را تعالی خواهد بخشید، و این کار برای او سبحانه و تعالی آسان است. الله
سبحانه و تعالی خود میداند که منار با شکوه اسلام را چه وقت و در کدام زمان و در
طی چند سال برخواهد افراشت. البته از یاد نباید برد که کارکرد رسول گرامی اسلام و
اصحاب برای ما یگانه الگوی قابل پیرویست. باید ببینیم که آنان کدام قدمها را
گذاشتند و در زندگی خود تشویش چه چیزهای را داشتند و برای چه تلاش میکردند؟
از سوالهای اصحاب اگر ببینیم؛ آنها این را سوال نمیکردند
که چه کنم مال و داراییام زیاد شود؟ یا چگونه آیندۀ فرزندانم را تامین کنم تا
گرسنه نمانند؟ بلکه از پیامبر صلی الله علیه وسلم سوال میکردند که کدام عمل نزد
الله سبحانه و تعالی بهتر است؟ چگونه خود را در حالت فتنه از شر و بدی نجات دهیم؟ چه
کنیم که در جنت به شما نزدیک باشیم؟
بناءً مهمترین دغدغه برای یک مسلمان نجات از عذاب آخرت و
تلاش برای کسب رضایت الله سبحانه و تعالی باید باشد. با این طرز دید، دنیای مسلمانان
سروسامان مییابد و چنانچه نسلهای اول اسلام به اقتدار، عزت و سربلندی رسیدند و
با حمل رسالت اسلام مردم را بسوی هدایت و نور رهنمون شدند، ما نیز همان عزت و شکوه
را باز خواهیم یافت و بهترین امت خواهیم بود.