امریکا انتخابات پر تنش را در نوامبر ۲۰۲۰ سپری نمود که این تنش بی سابقه بود. بایدن برنده اعلام گردید و ترامپ شکست خورد اما از پزیرش آن خود داری کرد. انگیزه ها و عوامل این تنش ها چه بوده و به کجا خواهد کشید؟ امریکا که رهبری جهان را بدست دارد؛ جهان را به بحران کشانده؛ پس راه حل این بحران چه خواهد بود؟
ترامپ با ورود اش در قصر سفید بتاریخ ۲۰ جنوری ۲۰۱۷، یک سلسله اقدامات تند را در سیاست های داخلی و خارجی روی دست گرفت. حکومت وی با اخراج و استعفای افراد مهم آغاز گردید که آخرین آن استعفای مارک اسپر وزیر دفاع دولت ترامپ در ۹ نوامبر ۲۰۲۰ بود. عدم اقدامش علیه رفتار تبعیض آمیز پولیس در قبال کشتن جورج فلوید سیاه پوست و تظاهرات کننده گان معضل دیگری در سیاست داخلی وی بشمار می رفت. تبعیض سیاه و سفید امریکا را به دو قطب متضاد سیاه و سفید مبدل ساخت. 
ترامپ در سیاست خارجی خود نیز پالیسی جنجال برانگیزی را روی دست گرفت؛ از میان میتوان از جنگ تجاری با چین، خروج از تعهدات بین المللی مانند توافق نامه اقلیمی پاریس، توافق نامه تجاری امریکای شمالی و سازمان صحی جهان، تنش با متحدین اروپایی، انتقاد از کشورهای ناتو بخاطر سهم گیری مالی، همکاری با بریتانیا بخاطر خروج از اتحادیه اروپا، تعامل با مزدورهای امریکا در سرزمین های اسلامی نام برد. وی از قرنطین نمودن سریع ایالت های امریکا هنگام شیوع ویروس کرونا خود داری نمود و بیشتر از پیش خطر ابتلا و تلفات ویروس را افزایش داد.
در ظاهر شعارهای ترامپ را « نخست امریکا!» و «امریکا را دوباره بزرگ بسازید!» به هدف رشد اقتصادی و سیاسی تشکیل میداد. اما در اصل تمام تصامیم وی در سیاست های داخلی و خارجی و در مبارزه علیه پاندامی کرونا به محور منافع شرکت های به پیش می میرفت که ترامپ در آن یا سهیم است ویا از ترامپ حمایت می نمایند. این شرکت ها شامل شرکت های نفتی، انرژی، سیاحتی و تولیداتی در ایالت های تکزاس، فلوریدا و نیوریاک می گردد. واضحا که قرنطین نمودن امریکا شرکت های متذکره را شدیدا ضربه زده و به رکود مواجه می ساخت.
از طرف دیگر، جوبایدن و حزب دیموکرات فرصت را غنیمت شمرده و از حادثه کرونا و مخالفت قرنطینه شدن استفاده اعظمی انتخاباتی برد. توجیه وی نجات زندگی امریکایی ها بوده در حالیکه ازفرصت قرنطین تنها شرکت آمازون در ۲۴ ساعت ۶ ملیارد دالر سود برد که این شرکت و کمپنی های تکنالوژی دیگر مانند اپل، گوگل، فیسبوک که بیشتر آن در ایالت کالفرونیا موقعیت دارد؛ حامیان حزب دیموکرات بشمار می آید. رقابت کمپنی های حامی حزب جمهوری خواه و دموکرات در پشت صحنه و تبعیض نژادی جرقه یست که امریکا را محکوم به انفجار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از داخل نموده است.
بحران های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فوق جدید نبوده بلکه اکنون به اوج اش رسیده است. تا جایکه وزیر دفاع جرمنی وضعیت کنونی امریکا را بسیار خطرناک منفجر شونده توصیف نموده است؛ تا حدی که حامیان ترامپ به شکل مسلح در جاده ها به حمایت ترامپ ظاهر شده اند. شکل گیری دو قطب اقتصادی رقیب داخلی مانند کمپنی های نفتی در تگزاس به حمایت از ترامپ و حزب جمهوری خواه و کمپنی های تکنالوژیکی در کالفرونیا به حمایت از بایدن و حزب دموکرات ثبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امریکا را بیشتر از پیش به خطر مواجه نموده است.
در نهایت دیده می شود که شعارهای مادی ترامپ مانند رشد اقتصاد امریکا و ایجاد شغل برای  مردم و هم  شعار های ارزش گرایانه یی بایدن مانند مبارزه با کرونا، نجات زندگی مردم و مبارزه با تبعیض نژای شعارهای کاذبانه بوده است؛ زیرا در اصل شعار های فوق در تطابق به منافع کمپنی های بوده که آنان را در پس پرده حمایت می نماید. چنین نتایج مرگ بار زاده یی نظام کمپتالیزم است که امریکا و غرب آن را تطبیق نموده و جهان را بسوی آن فرا می خوانند. به همین دلیل، امریکا و حامیان اش مایوسانه اعتراف نموده اند که نهاد سازی و دولت سازی در افغانستان از توان شان بیرون است. نظام کپیتالیزم ویا بت خود ساخته بشر که یک بار در سال ۲۰۰۸ و این بار هم پاندامی کرونا گلویش را فشرد،‌ هم در داخل و هم در سیاست خارجی در حال فروپاشی است؛ اما باز هم مقلدین باد آورده از غرب در افغانستان؛ جمهوریت و فساد های ۱۹ ساله ی آن را دست آورد دانسته خط سرخ خویش قرار می دهند. معالجه ی این همه بحران ها تنها در نظام نهفته است که ۱۳ قرن تجربه حاکمیت جهانی دارد و آن نظام خلافت می باشد.
برگرفته شده از: محتوای پرسش و پاسخ «پیامدهای انتخابات امریکا»