آثار جنگ اوکراین فراتر از مرزهای اوکراین و روسیه
گسترش یافته است. این جنگ فقط جنگ نظامی نیست که تنها اوکراین، روسیه و غرب در آن مصروف
باشند. سایهای این جنگ را در بازیها و تحرکات جدید چهار منطقهی مهم نیز میتوان
دید.
- آسیای میانه: این منطقه که در جنوب روسیه قرار دارد
و شرق آسیا را به غرب آن وصل مینماید از زمان روسیه تزاری و شوروی حیاط خلوت روسیه
محسوب میشود. پنج دولت درین منطقه موجود بوده که هر یکی روابط نزدیک با روسیه دارند.
این منطقه از زمان فروپاشی شوروی، منطقه مورد نظر و جذابی برای آمریکا بوده است. دخالت
نظامی روسیه در اوکراین، فرصتی را برای آمریکا داده است تا از مصروفیت روسیه در این
جنگ استفاده ببرد و نفوذ خود را درین منطقه توسعه دهد. آمریکا برای دسترسی به این
هدف، از اُسلوب تهدید امنیتی و استخباراتی استفاده میکند. این اسلوب به معنای یکپارچه
نمودن سه دولت هممرز با افغانستان درقبال آنچه بنام پالیسی جدید ضد تروریزم آمریکا
خوانده شده است Over the Horizon میباشد.
آمریکا میخواهد با دادن مشوقهای مالی، کمکهای ابزار و آلات تجسسی و ایجاد شبکههای
استخباراتی درین مناطق، صرفاً هدف خود را مهارِ تهدید از سوی افغانستان نشان دهد ولی
در واقعیت این یگانه اسلوبی است که میتواند بدون تحریک روسیه، این دولتها را بهسوی
خود بکشاند. سفر اخیر پوتین به تاجیکستان و اشتراک در نشست کشورهای حاشیه خزر حاکی
از فعال بودن روسها از نگاه سیاسی و امنیتی درین منطقه است. از آنجایی که روسیه بازیگر
سیاسی و امنیتی، گروههای اسلامی مخالف دولتها، چلنچکنندگان این نظم منطقوی اند،
آمریکا بعد از شروع جنگ اوکراین و خروج از افغانستان، خواهان داخل شدن در منطقه از
دروازهی امنیتی و استخباراتی است. پس میتوان شرایط بوجود آمده در منطقه را امنیتی-استخباراتی
توصیف کرد.
- آسیای جنوبی: با بالا رفتن قیمت انرژی در سراسر
جهان بعد از حمله روسیه بر اوکراین، توان خرید نفت و گاز دولتهای این منطقه رو به
کاهش است. درین میان دولت پاکستان است که از کمبود انرژی بهشدت رنج میبرد. سریلانکا،
بنگله دیش، نیپال از جمله کشورهای اند که با بالا رفتن قیمت انرژی، با بیثباتی داخلی
دست و پنجه نرم میکنند. هند با وجودیکه به کمبود انرژی و گسترش فقر مواجه است ولی
میتواند قسمتی از نفت خود را از روسیه خریداری نماید. در پهلوی شرایط بد اقتصادی و
حضور گروههای اسلامی منحیث چلنچکنندگان این دولتها، در منطقه نوعی شرایط بد اقتصادی
و بیثباتی سیاسی حاکم گردیده است.
- خاور میانه: منطقهی سرشار از انرژی بوده که بار
دیگر بعد از کمبود عرضه نفت در سراسر جهان جایگاه خود را حفظ کرده است. بعد از وضع
محدویت روسیه بر صادرات انرژی به اروپا، اروپائیان و آمریکائیان در حال رأیزنی با دولتهای
این منطقه اند تا بتوانند از طریق افزایش تولید نفت و گاز قیمتها را کنترول نمایند
و جایگزین برای نفت و گاز روسی در اروپا شوند. ایران، عربستان، امارات، اسرائیل و مصر
دولتهای اند که اکنون غرب ازین چشمانداز به آنان میبیند.
شرایط بهوجود آمده بعد از حمله روسیه به اوکراین در خاورمیانه، این منطقه را دوباره
به جایگاه مهم عرضه نفت و گاز جهانی مبدل نموده است.
- شرق اروپا: افزایش نیروی نظامی ناتو در رومانیا،
پولند، لتویا، لتوانیا و پیوستن فنلند و سویدن منحیث دولتهای حوزه بالتیک نمایانگر
وضعیت اضطراری در اروپای شرقی است. تدوین استراتیژی جدید ناتو و در حالت آماده باش
درآمدن پایگاههای اروپای شرقی سازمان ناتو، یکبار دیگر از زمان جنگ سرد این منطقه
را مبدل به ساحه حایل بین روسیه و غرب قرار داده است. بیشترین کمکهای نظامی و لوژستیکی
غرب از طریق دولتهای همین مناطق به اوکراین میرسد. شرایط بهوجود آمده در جریان جنگ
اوکراین در شرق اروپا، حالت آماده باش نظامی را بهخود گرفته است. این منطقه اکنون
به نقطه صفری بین روسیه و غرب قرار گرفته است.
این چهار منطقه از جمله مناطقی اند که تحولات در
آنان متاثر از جنگ اوکراین گردیده است. سه منطقه آسیای میانه، آسیای جنوبی و خاورمیانه
جزء از پیکر سرزمینهای اسلامی است که تحولات در آنان به سرعت جریان دارد. ازین بین
افغانستان سرزمینی است که بین دو منطقه آسیای میانه و آسیای جنوبی قرار گرفته است.
آسیای میانهای که شرایط محتاط امنیتی-استخباراتی در آن حاکم است و دولتهای مستبد
آن به سرکوب هرگونه اعتراض و مخالفت دست میزنند و آسیای جنوبیِ که با بحران کمبود
انرژی، بحران سیاسی و فعالیت گروههای نظامی اسلامی مواجه است. افغانستان در حالتی
قرار گرفته است که هرگونه تحرک بزرگ در آن منجر به تغییر بزرگی درین دو منطقه میگردد.
دنیا بعد از شروع جنگ اوکراین و خیزش چین در عرصه بینالملل حالت دگرگون شدهای را
بهخود گرفته است. این حالت فرصتی را برای مجاهدین، مبارزین و مخلصین در افغانستان
ایجاد نموده است که در گذشته کمتر اتفاق افتاده است. به خصوص به اهل قدرت در امارت
اسلامی افغانستان. فرصتی برای آزادسازی سرزمینهای مجاور افغانستان از چنگال دولتهای
مزدور و استعمارزده شرق و غرب. با درک شرایط بهوجود آمده درین مناطق میتوان پالیسیهای
بزرگی را بر روی این هدف در دست گرفت تا بتوان یکبار دیگر بیرق اسلام را در این سرزمینها
به اهتزاز درآورد و شاهد برپایی قدرتی بود که بتوان آنرا مرکز پخش و نشر اسلام بر سایر
مناطق تعیین کرد. و الله بر کار خود غالب است.