سفرهای اخیر رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا، جنرال کوریلا به تاجیکستان،
ازبکستان و قرغیزستان و دیدار با رهبران سیاسی و نظامی این کشورها نشاندهندهی تلاش
آمریکا برای حضور استخباراتی و حمایت نظامی از این کشورها در آسیای میانه است. به نقل
از واشنگتنپست، جنرال کوریلا در دیدار با مقامات این کشورها گفته است:«سه نگرانی برای
بیثباتی منطقه وجود دارد که آن افغانستان، افغانستان و افغانستان است». وی در دیدار
با مقامات تاجیک، ازبک و قرغیز خواستار همکاری
آنان در زمینهی مبارزه به آنچه تروریزم گفته میشود، شده است. چنانچه
بعد از شکست نظامی این قدرت در افغانستان، اکنون پالیسی آمریکا برای مبارزه با آنچه
تروریزم و تهدید میخواند، پالیسی کنترول و حمله از راه دور Over the horizon است. این پالیسی نیازمند تسهیلات،
مکانهای برای پرتاب و تجهیز طیارههای جاسوسی و بدون سرنشین در یکی از کشورهای منطقه
است؛ مکانهای که آمریکا طی یک سال گذشته دنبال آن در منطقه بوده است. در ضمن، ایجاد
شبکهی وسیع جاسوسی و تبادل اطلاعاتِ مخفی با دولتهای همجوار افغانستان بهشمول کشورهای
آسیای مرکزی، یکی دیگر از عناصر ضروری این پالیسی میباشد.
برای تحقق این امر در این سفر، سخن از توسعهی روابط استخباراتی و همکاریهای
مشترک نظامی و امنیتی از سوی بلندترین هیأت نظامی آمریکا با مقامات سیاسی و نظامی این
سه کشورِ آسیای مرکزی بهمیان آمده است. همچنان به نقل از واشنگتنپست مقامات این کشورها،
همکاری با آمریکا در اهدافی که این قدرت در افغانستان دارد را ابراز کرده اند، چنانچه
نماینده خاص ازبکستان برای افغانستان عصمتالله ایرگاشیف، همکاری ازبکستان با آمریکا
را در امر مبارزه با تروریزم بینالمللی اعلام کرده ولی در ضمنِ آن، درخواست پایگاههای نظامی یا تشکیل بلوک نظامی و
امنیتی را در ازبکستان غیرقابل قبول دانسته است. به همین منظور آمریکا برای جلب توجه
این کشورها، بستههای کمکی نظامی و استخباراتی را اعلان نموده است. کمک اعلان شدهی ۶۰ میلیون
دالری برای تاجیکستان، که به ارزش ۲۰ میلیون
دالر آن طیارههای بدون سرنشین پوما نیز شامل است. وسایل گشتزنی، تجهیزات امنیتی و
سینسورهای مرزی برای ازبکستان از جملهی اینبستهها است.
بنابر این باید گفت که بعد از خروج ذلیلانهی آمریکا از افغانستان و حملهی
روسیه بر اوکراین، این قدرت واضحاً خود را در سه جبهه قرار داده است. سه جبهه نبردی
که متفاوت از هم اند و این کشور میخواهد با وضعیتی که اکنون به آن دچار است، با رویکرد
متفاوت بهسراغ این سه جبهه برود؛ جبهه چین، جبهه مهار است که با این رویکرد، آمریکا
تلاش دارد که چین را از رسیدن به قدرت تاثیرگذار در عرصه بینالملل دور گرداند. جبهه
روسیه، جبهه تنبیه و تقابل غیرمستقیم نظامی از طریق جنگ اوکراین و تقابل اقتصادی از
طریق وضع تحریمها است. جبهه سوم، جبههای است که آغازگر جنگ آن، خود آمریکا در سال ۲۰۰۱ در افغانستان
تحت عنوان مبارزه با تروریزم بود. و به خاطر شکست رویکرد نظامی آمریکا در این جبهه
و فرصت یافتن برای رویارویی جبههی چین و روسیه، مجبور به تغییر رویکرد خود از نظامی
به رویکرد کنترول از راه دور Over the horizon و رویکرد فعال استخباراتی
شده است. تلاش آمریکا برای ایجاد روابط بر حول چنین رویکردی در آسیای مرکزی، از یک
سو با استفاده از مصروفیت نظامی روسیه در اوکراین و تضعیف نفوذ آن در این کشورها، از
سوی دیگر تشکیل شبکهی وسیع استخباراتی برای فعالیتهای مخرّب و زهرناک در افغانستان
میباشد.
فراموش نباید کرد که افغانستان در چنان موقعیت بینظیری در منطقه قرار
گرفته است، که میتواند همزمان دو منطقه بزرگ آسیا -آسیای مرکزی و آسیای جنوبی- را
باهم وصل کند. وصل این دو منطقه در حالیکه دروازه فرصت را برای این کشورها میگشاید،
در سوی دیگر تهدیدی را برای قدرتهای استعماری مانند چین، روسیه و آمریکا ایجاد میکند.
برای همین تا هنوز این آمریکا است که نگرانی از این جهت از آدرس افغانستان در وجودش
احساس میشود و میخواهد توسط رویکرد جدید نظامی-امنیتی تحت عنوان Over the horizon مراقب تحولی بزرگی در منطقه از سوی افغانستان باشد.
آمریکا بهحیث قدرت استعماری و اشغالگر بعد از بیرون رانده شدنش از افغانستان
توسط مردم مجاهد این کشور، عقب دروازههای افغانستان در حال جولان است. حرکاتی که میخواهد
بهواسطهی آن اوضاع افغانستان را در منطقه بررسی و ترصد نماید و حداقل در شرایط امروزیاش
که در دو جبهه دیگر چین و روسیه قرار گرفته است، از سوی افغانستان خطری برای نظم بینالمللی
ایجاد نشود و در این موقع با استفاده از شبکههای استخباراتی منطقه، فعالیتهای مخرّبی
را نیز در داخل افغانستان به راه بیاندازد.
کشورهای آسیای میانه خاینترین دولتهای وابستهای اند که میتوان خیانت
آنان را در سال ۲۰۰۱ با امارت
اسلامی بیان داشت. زمانیکه هوا و زمین خود را در خدمت ناتو بهرهبری آمریکا قرار دادند
و از آن نیز حمایت کردند. پس نباید بهخاطر آنکه روسیه در آنجا نفوذ دارد، امکان
همکاری این کشورها را با آمریکا محال دانست. همکاری که حضور استخباراتی آمریکا را
بر ضد امارت اسلامی در منطقه تقویت مینماید و امارت اسلامی را تحت فشار استخباراتی
و امنیتی قرار میدهد. بناً فراموش نباید کرد، دشمن اگر در یک جبهه شکست بخورد، انتقام
شکستش را از راه دیگری و رویکردی دیگری میگیرد. بلی دشمن در بیرون از دروازه جولان
میزند و ترس دشمن از بیداری اسلامی است.